تماشای داستان زندگیِ آدمهای طبقهی محرومِ این جامعهی آلوده به بی عدالتی ، دردناک است و غم آلود .
کیارستمیاین درد لاعلاج را به وسیله ی یک قهرمان کوچک به تصویر میکشد.
زندگی ملال آور و حسرت بار کودکی که عاشق فوتبال است و برای این عشق همه کار میکند . انگار که توپ وسیلهای است برای رهایش او از تبعیض و تنبیه و بی تفاوتی و فقر و هزار درد دیگر . .
او که میداند خیلی چیزها را در زندگی از همین کودکی اش باخته ، نمیخواهد از عشقی که همچون مرهم است برایش دل بکند ،
پسرک ملایری دل به درس نمیدهد ، تنبیه سد راهش نمیشود ، فریادهای مادر را به جان میخرد و متوقف نمیشود . . پیش میرود . . . اما صد افسوس که همیشه غایت و نهایت رفتن ، رسیدن نیست .
انگار این سرنوشت محتوم محرومین است .